در شریعت ما مسلمانان ازدواج امری پسندیده و پیوندی الهی است و به قول معروف سنت پیامبر است. اما یه عده از ازدواج می ترسند اونم به خاطر خرج و مخارجی که ممکنه ازدواج رو دستشون بزاره. از خواستگاری گرفته تا عقد و مجلس عروسی و...
الحق والانصاف باید حق رو هم به خونواده عروس داد و هم داماد. منتهی اگه عروس خانمها یه مقداری سطح توقعاتشون رو پایین بیارن و به هدفی والاتر فکر کنن زندگی رو هم به کام خودشون شیرین کردند و هم به کام آقا داماد.
متأسفانه خانم ها در تهیه جهیزیه دست به دامان تجملات شدند و اینها همه بر می گرده به عادت بد و ناپسند چشم و هم چشمی.
عروس خانم وسیله ای رو میخره فقط به صرف اینکه دخترخالم یا دختر عمم اون رو خریده اگه من نخرم کلاسم میاد پایین. و باور کنید شاید اصلا و ابدا از اون وسیله هم استفاده نکنه.
رسم خیلی خیلی بدی که در جامعه ما مرسوم شده و حتی متدینین ما هم از اون تبعیت می کنند، رسم جهاز کشونه. که در اون از دو طرف واسه چیدن جهاز که چه عرض کنم واسه عیب و ایراد گرفتن از خونواده عروس خانم ها دعوت میشن که اگه دعوتشون هم نکنی ناراحت می شن. یه بنده خدایی می گفت از همه چیز تو جهازم گذاشته بودم، یعنی دیگه هیچ کم و کسری نداشتم ولی بعدا یکی بهم گفت که فلانی گفته چرا تو جهازت استکان و نعلبکی نذاشتی؟!!!
یکی نیست بگه آی بنده خدا شما برو واسه خودت هر چی دوست داری تهیه کن چکار داری به زندگی مردم. خدا رو خوش میاد در زندگی دو جوان اختلاف ایجاد کنی؟ از همه بدتر خودت رو پیش خدا روسیاه کنی؟
یکی دیگه از رسمای متداول بین خانواده ها گرفتن مجلس عروسی و دادن شام آخر عروسی. که اینم میشه خیلی راحت حلش کرد. به جای این همه خرج و مخارج کمرشکن و برپایی مجالس با شکوه اونم با قرض و قوله بهترین کار رفتن به یک مسافرت دو نفره. اونم نه به جزایر غناری. بلکه به یک سفر ایران گردی ، اونم نه کل ایران به یکی دو شهر کافی. مهم اینه که به عروس و دوماد خوش بگذره. حالا اگه دوست داشتن بعد از برگشتن از سفر یه عصرونه خیلی مختصر هم بدن که چه بهتر.
در هر حال زندگی رو میشه خیلی راحت گرفت و بدور از تکلفات و هزینه های سرسام آور.
ازدواج زن و مرد رو به آرامش می رسونه، البته اون ازدواجی که خانواده دو طرف، شب و روزشون به غم و غصه نگذره که ای وای باید فلان وسیله رو بخرم الان پولش رو از کجا بیارم و....
در هر حال زندگی زیباست پس سعی کنیم زیبا بمونه.